Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-07@05:12:28 GMT

تقوا عامل خلق قدرت و افزایش سرمایه اجتماعی است

تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۷۶۵۵۸

تقوا عامل خلق قدرت و افزایش سرمایه اجتماعی است

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام سید محمد حسن ابوترابی فرد خطیب موقت نماز جمعه این هفته تهران در خطبه‌های عبادی_ سیاسی نماز جمعه این هفته تهران، ضمن توصیه به رعایت تقوایی الهی اظهار داشت: نگاه به سخنان امیرالمومنین (ع) و فهم درست و دقیق آن و تلاش برای آراستگی به این فضائل جان، روح و حقیقت تقوا است.

وی عنوان کرد: امیرالمومنین (ع) در فرازهای سازنده‌ای خطاب به مالک می‌فرماید، تقوا عامل خلق قدرت و افزایش سرمایه اجتماعی میان دو نهاد دولت و ملت است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گمان بنده واژه‌ها و کلمات ایشان در این فراز و فرازهای بلند منشور حکمرانی به دو اصل محوری و کلیدی معطوف است.

سیاست ابزاری برای پاسداری حقوق انسان‌ها است

خطیب نماز جمعه تهران گفت: اصل اول، تبیین اینکه سیاست ابزاری برای پاسداری حقوق انسان‌ها است. قدرت هدف نیست و تقویت یافتگان این مدرسه برای رسیدن به قدرت و سلطه بر دیگران تلاش نمی‌کنند بلکه سیاست ابزاری برای پاسداری از حقوق انسان‌ها و جامعه انسانی و فراهم آوردن بستر تعالی انسان و توسعه انسانی است.

ابوترابی فرد تصریح کرد: تامین نیازهای بشر و تامین کردن نیاز انسان‌ها برای حکمرانان و گوش سپردن به سخنان مردم در سیاست از اهداف سیاست است. از نگاه امیر المومنین (ع)، حکمرانی سیاست کلان تمرین حوزه مرجع است و تنظیم و تعادل دیگر حوزه‌های زندگی در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با تعادل نظم سیاسی رابطه مستقیم و ناگسستنی دارد.

وی اضافه کرد: در اندیشه سیاسی اسلام و همه ادیان الهی آن روز کره خاکی نماد عدالت است که شخصیتی مانند وجود مبارک امام عصر (عج) نماد علم و عدالت بر اریکه قدرت تکیه بزند و قدرت سیاسی را در دست گیرد و به دست انسان‌های آراسته به علم، عدالت، عزت و قدرت بسپارد و راه را برای بسط عدالت در سطح کره خاکی هموار کند.

خطیب نماز جمعه تهران خاطرنشان کرد: اصل دوم که مورد توجه علی (ع) است معطوف داشتن نگاه مالک اشتر و همه حکمرانان در جوامع اسلامی به این حقیقت است که انسان آراسته به تربیت دینی که در اریکه قدرت سیاسی قرار می‌گیرد باید مظهر رحمت رحمانی و مظهر علم و حکمت خدای متعال باشد.

ابوترابی فرد بیان کرد: عالم تحت مدیریت ذات اقدسی قرار دارد که آراسته به علم و حکمت و آراسته به رحمت است. مدیرانی که در لایه‌های قدرت و راس هرم قدرت در نظام دینی و اسلامی قرار می‌گیرند باید در حوزه نظر مظهر علم و حکمت باشند و در حوزه عمل مظهر رحمت رحمانیه خدا.

وی ادامه داد: امام معصوم خلیفه تام خدای متعال در قله این کمال قرار دارد. انسان‌های مومن، عادل و تربیت یافته در مدرسه پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت او در فرازی پایین‌تر و در جایگاه خلافت الهی باید مظهر علم و تفکر در مقام تصمیم گیری و مظهر عمل در حکمرانی باشند.

خطیب نماز جمعه تهران افزود: خدا متعال در موضع رحمت در قله رحمت است و در آنجا که اقتضای قهر است قهر خود را اعمال می‌کنند اما قهر الهی و خشم خدا از رحمت الهی سرچشمه می‌گیرد. چون دوست می‌دارد خشم می‌کند. نگاه او به جامعه بشری و سعادت جامعه بشری ریشه رحمت، لطف و قهر او است.

ابوترابی فرد گفت: امیرالمومنین مالک اشتر را به این اصل دینی رهنمون می‌کند. مدیران و مسئولان در تمامی رده‌ها خصوصاً رده‌های میانی و رده‌های بالا باید در آراستگی به علم، حکمت، رحمت و کمالات انسانی به خدا نزدیک شوند و علی (ع) را مقتدا و پیشوای خود قرار دهند.‌

وی با اشاره به بخش دیگری از بیانات امیرالمومنین (ع) خطاب به مالک اشتر اضافه کرد: مردم تجربه انباشته شده‌ای از حکمرانی دارند. همان قضاوت گذشته تو در مورد حاکمان قبل را امروز مردم در مورد تو خواهند داشت، پس باید مراقب کلام و رفتار خود باشیم. این توئیت ها و سخنان و حرف‌ها که بعضاً در دوران انتخابات مطرح می‌شود بعدها مورد نقد قرار می‌گیرند.

ما با سخنان و کلمات خود مورد قضاوت مردم قرار می‌گیریم

خطیب نماز جمعه تهران تصریح کرد: آنان باید قول سدید داشته باشد. برای مردم مطالباتی را درست می‌کنند که بعضی از آنها در میان مدت هم قابل دسترس نیست و نیازمند زمان است باید مراقب بود. ما با سخنان و کلمات خود مورد قضاوت مردم قرار می‌گیریم.

ابوترابی فرد تاکید کرد: سخنان شهید سلیمانی قول سدید بود. کجا انتظاری ایجاد کرد که قدرت پاسخگویی به آن را نداشت؟ او زمانی قضاوت قطعی خود از فروپاشی داعش را اعلام کرد که قبل از فروپاشی این حکومت بی پایه و اساس فروپاشید.

ادامه دارد…

کد خبر 5674854 طیبه بیات

منبع: مهر

کلیدواژه: شهید سلیمانی مالک اشتر داعش مجلس شورای اسلامی شهید سلیمانی قاسم سلیمانی هیئت دولت محمد مخبر جمهوری اسلامی ایران جانفدا انقلاب اسلامی ایران صحن مجلس دفاع مقدس وزارت امور خارجه ایالات متحده امریکا حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی حسین امیر عبداللهیان خطیب نماز جمعه تهران ابوترابی فرد انسان ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۷۶۵۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شهر و حیات مدنی

تین نیوز سیدمحمد بهشتی :

 شهر چگونه شهر می شود؟ آیا با تجمع انبوهی از شریان های عبور اتومبیل و ساختمان هایی با کاربردهای گوناگون شهر پدید می آید؟ البته شهر حتما شریان های عبور اتومبیل و ساختمان هایی با کاربردهای گوناگون دارد، اما اینها موجد جسد شهر هستند و نه جان آن. شهر بنا بر حیات مدنی شهر می شود و حیات مدنی کیفیتی از حیات فرهنگی -اجتماعی است که خارج از ساختمان هایی با کاربردهای گوناگون جریان دارد. کسانی که به جسد شهر اکتفا می کنند از فهم این امر ناتوان اند؛ آنها فقط ساختمان ها و وسایل نقلیه شهر را می بینند، نه ساکنان آن را و فضاهای شهری را در بهترین حالت به مثابه واسط و رابط گذار از ساختمانی به ساختمان دیگر می فهمند. به تبع این نگاه، بسیاری از ارکان شهر از نظر خارج و مخفی می شود و معنا و مفهوم عناصر و ارکان شهری مشهود نیز قلب (دگرگون) می شود: پیاده رو به مثابه مکان و محملی برای نقل و انتقال درک می شود، پارک نیز لکه ای سبز با عملکرد فتوسنتز و به تعبیر دیگر ریه شهر و پدافند آلودگی هوا فهمیده می شود. به طریق اولی، تمایزی میان ساکن شهر و شهروند نیز گذاشته نمی شود. در این حالت، موضوع مدیریت شهری رتق و فتق امور مربوط به جداول و آسفالت خیابان ها و زباله و درخت و دیوار و... است و مهم ترین موجودات زنده در این مفهوم از مدیریت شهری، حشرات و جانوران موذی اند که باید آنها را نابود کرد.

در این تعریف از شهر، مردم با معیارهای کمّی طبقه بندی می شوند و در بهترین صورت، همچون حیوانات نیازهای فیزیکی شان رفع و برای تولیدات کمی شان برنامه ریزی می شود؛ تولیداتی مثل جمعیت که باعث افزایش زباله، فاضلاب، اموات و... می شود و در نتیجه بر حجم و گستره شهر می افزاید. مسلما این جنس تولیدات را نیز ضرورتا باید دور از شهر دفع کرد؛ به نحوی که محیط را آلوده نکنند. کار مدیریت شهری با واحدهای کمی ای مثل متر، مترمربع و مترمکعب برای اندازه گیری میزان جدول سازی، آسفالت ریزی، بتون ریزی و احداث کانال دفع آب های سطحی و دفع فاضلاب و زباله قابل سنجش است و نسبت مدیریت شهری به مردم شهر مثل نسبت صاحبخانه به مستأجر است.

 اما شهر از منظر حیات مدنی از سه رکن اصلی تشکیل می شود؛ شهروند، کالبد شهر و مدیریت شهری. شهروند و مدیریت شهری ماهیتی فعالانه دارند و کالبد شهری ماهیتی انفعالی. انسان بنا بر مدنی الطبع بودن میل به شهروندی دارد؛ یعنی نیازمند حیات مدنی است. در نتیجه مدیریت شهری مکلف به سامان دهی و مدیریت کالبد شهر است؛ به نحوی که همچون لباسی شایسته و برازنده قامت کیفیت های متنوع و مراتب حیات مدنی باشد و شرایط حیات مطبوع را برای شهروندان فراهم کند.

در تعریف قبلی از شهر، مدیریت شهری مدیریتی آمرانه است؛ همان چیزی که در اصطلاح «سیویل» (civil) لحاظ شده است. اما در تعریف اخیر، مدیریتی همدلانه و از جنس مدیریت فرهنگی -اجتماعی است. بدون شک هر عنصر شهری در تعریف اخیر با تعریف قبلی از شهر تفاوتی ماهوی دارد. در تعریف جامد و سیویل از شهر،کمیت ها تعیین کننده است، ولی در تعریف مدنی از شهر، کیفیت زندگی شهروندان میزان و معیار سنجش است. در این مفهوم از شهر، همه اقدامات کمی برای آن است که شادابی و نشاط در چهره شهروندان ظاهر شود و حیات فرهنگی و اجتماعی مطبوع در شهر جریان یابد.

 متأسفانه اکنون همه شهرهای سرزمین ما در وضعیت قبض روح قرار دارند؛ یعنی شهر کالبدی خالی از روح شهروندی است. البته در اکثر آنها -به جز تهران- به علت تداوم بقایایی از حیات مدنی و علی رغم مزاحمت های مدیریت شهری از نوع سیویل و کمی، تضاد کیفی میان «ساکنان شهر» با «شهروندان» ملموس تر است. بااین حال، در شهری مثل تهران که چند دهه ای است توسط «ساکنان شهر» فتح شده، «شهروندی» دیگر خاطره ای دور، شیرین و دست نیافتنی است.

از منظر حیات مدنی، هر شهر سرمایه هایی دارد از قبیل سرمایه های طبیعی، تاریخی، کالبدی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سرمایه های مادی و کمی. از منظر مدیریت شهری جامد (سیویل)، این سرمایه ها عموما سرمایه به شمار نمی آید. در این تعریف امتیازات شهر که طبعا ضامن بقا و حیات شهر و مبین هویت آن است، یا «مزاحم» شناخته و از سر راه برداشته می شود یا مسرفانه مصرف می شود. درحالی که از دیدگاه حیات مدنی، امتیازات و سرمایه های شهر عناصر پایدار شهر است و همه تلاش مدیریت شهری در جهت حفظ و تقویت این عناصر و ایجاد سرمایه های جدید است. سرمایه های پایدار از منظر مدیریت جامد و سیویل، مزاحم است؛ زیرا همه چیز از نگاه مصرفی اهمیت دارد و هر چیز باید پاسخی به نازل ترین و ناپایدارترین نیازمندی های انسان باشد. پس همه چیز تاریخ مصرف پیدا می کند و از این رو است که پایداری هر عنصر شهری چوب لای چرخ سوداگری مدیریت است.

 شهر واجد حیات مدنی محل ظهور فرهنگ است و شهر جامد و سیویل (بی بهره از حیات مدنی) میدان بروز بی فرهنگی و بهتر است بگوییم بیماری های فرهنگی. در حیات مدنی، امنیت شهر با نظارت اجتماعی شهروندان حاصل می شود و در شهر جامد و سیویل، امنیت به واسطه پاسبان، نرده، دزدگیر و شبگرد نیز به دست نمی آید.

استمرار زندگی در شهر مبتنی بر حیات مدنی موجب تحول مفهوم «ساکن شهر» به «شهروند» و نزدیکی و تقرب شهروندان به یکدیگر می شود و در شهر جامد و سیویل همسایگان دیوار به دیوار یکدیگر را به چهره نیز نمی شناسند؛ هرچند از همسایگی شان یک عمر گذشته باشد. شهر منطبق بر حیات مدنی، آرامش بخش و رافع بحران ها و مشکلات اجتماعی است و شهر جامد و سیویل خود موجد بحران و ناهنجاری های اجتماعی.

شهر با معیار حیات مدنی نیازمند طرح و برنامه در مقیاس های گوناگون است و هر اقدام شهری با فرض اینکه قرار است در عالم واقع تحقق یابد، طراحی و برنامه ریزی می شود؛ اما شهر جامد و سیویل فارغ و غافل از جریان زندگی شهری، در مقیاس های کلان طرح جامع و طرح تفضیلی متصلب و بی جان طراحی و برنامه ریزی می شود. ناموفق بودن بسیاری از طرح ها و برنامه های تفصیلی و جامع اجراشده به جای آنکه طراحان و مدیران را متوجه نامربوط بودن و واقعی نبودن آن طرح ها کند، آنها را دچار فرافکنی کرده و سبب می شود این عدم توفیق را به ضعف قدرت آمرانه مدیریت شهری نسبت دهند.

در شهر برخوردار از حیات مدنی، کارشناسان و مدیریت شهری خاطره شهروندان از شهر در زمره مهم ترین سرمایه های مقوم شهروندی و حیات مدنی تلقی می شود. درحالی که کارشناسان و مدیران شهری در شهر جامد و سیویل خاطره را نمی فهمند و مفهوم شهروند و حیات مدنی را اموری فانتزی و متعلق به گذشته و مانع رشد و ترقی به حساب می آورند.

 کارشناسی و مدیریت شهری در شهر برخوردار از حیات مدنی، مقیاس های شهری مثل تهران را با مقیاس های حیات مدنی می سنجند و بنا بر این سنجش درمی یابد که کوچک ترین واحد شهر محله است. محله بخشی از شهر است که از ترکیب مناسبات متنوع همسایگی و پیوندهای اجتماعی ساکنان محله و ارکان و اعضای خانواده (پدر، مادر، پدربزرگ، مادربزرگ، برادر، خواهر و...) پدید می آید. در این مقیاس از شهر، مهم ترین عامل قوام و دوام پیوند ساکنان، مناسبات رو در روی عابران پیاده با هم است و نه رابطه رانندگان اتومبیل ها. در شهر واجد حیات مدنی فضاهای عمومی متنوع از قبیل مسجد، تکیه، میدان، قهوه خانه، بقالی، نانوایی و... محل برخورد و تعاملات شهروندان است و در نتیجه مدیریت شهری مُصر به ایجاد و رونق این فضاهاست. درحالی که در شهر جامد، فضاهای عمومی کاملا کاربردی و در مقیاس محلی و صرفا به منظور رفع حوائج ساکنان محله است؛ فروشگاه های بزرگی که با یک تلفن کار بقالی، نانوایی، میوه فروشی، قصابی و... را یک جا می کنند و سبب می شوند کمترین برخوردهای اجتماعی نیز به حداقل برسد.

در کلان شهر تهران، وسعت محله نارمک تقریبا به اندازه تهران ناصری است. بنابراین از این منظر، شهر بزرگ تهران در واقع منظومه ای است از چندین شهر و اداره آن باید بر اساس سلسله مراتب حیات مدنی باشد نه بر اساس مساحت یا جمعیت یا محور خیابان ها و بزرگراه ها. در شهر سازگار با حیات مدنی اصلی ترین وجهه مدیریت شهری امور فرهنگی -اجتماعی است و هر وجهه دیگری متاثر از آن است. اما در شهر جامد و سیویل اگر توجهی به امور فرهنگی -اجتماعی بشود، امری است مستحب که به کوچک ترین بهانه ای از آن صرف نظر می شود. در شهر جامد و سیویل در عالی ترین مرتبه، جنبه فنی و عمرانی شهر و در نازل ترین مرتبه نظافت و رفع ضایعات تأسیسات شهری وجهه اصلی مدیریت شهری محسوب می شود.

 در شهر منطبق بر حیات مدنی، برای روان کردن ترافیک، افزون بر ایجاد و تعریض شریان های شهری، به کاهش انگیزه شهروندان برای سفرهای درون شهری و عرضه خدمات شهری در مقیاس های خرد و کلان و توسعه شبکه های اطلاع رسانی شهری توجه می شود. درحالی که در شهر جامد و سیویل، راه حل در ایجاد و تعریض شریان ها و یا ممانعت از حرکت اتومبیل ها با طرح های سلبی مثل طرح ترافیک یا در بهترین حالت توسل به وسایل نقلیه عمومی به جای وسایل نقلیه شخصی دیده می شود. در شهر سازگار با حیات مدنی، «شهر ما خانه ماست» شعار شهروندان است و در شهر جامد و سیویل، این شعار، شعار مدیریت شهری است؛ مدیریت شهری که خود را صاحبخانه می داند و ساکنان شهر را مستأجر خود می پندارد.

در شهر متناسب با حیات مدنی، عدالت در تأمین هزینه های شهر با ایجاد نسبت بین برخورداری از خدمات و پرداخت هزینه این خدمات برقرار می شود؛ اما در شهر جامد و سیویل، عدالت مفهومی ندارد و اگر مدیریت شهری قصد اجرای عدالت را داشته باشد، تنها راه توسل به شیوه های عیاری به مفهوم واقعی کلمه است.

 شهر اسلامی شهری است که در آن جریان حیات مدنی مبتنی بر موازین و فرهنگ دینی، صورتی از کالبد شهری را پدید آورده باشد که در آن آسایش، امنیت، طراوت و شادابی شهروندان متدین تأمین باشد و متخلفان، با ناامنی، ملامت و ناهمواری مواجه شوند. شهر اسلامی نخست منوط به حیات مدنی دینی است و در پی آن، صورت کالبدی شهر پدید می آید؛ به نحوی که در خور این کیفیت از حیات مدنی باشد. کارشناسان و مدیریت و مدیریت شهریِ جامد و سیویل با توسل به تظاهرات صوریِ دینی از محقق کردن شهر اسلامی طفره می روند؛ چراکه بنا بر آنچه گفته شد، نه شهر و نه فرهنگ اسلامی و بالطبع حیات مدنی مبتنی بر فرهنگ اسلامی از منظر حیات مدنی فهمیده نمی شود.

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

دیگر خبرها

  • هفته اول مه؛ از آلرژی های مزاحم تا اثرات ورزش بر سلول‌های بدن
  • افزایش ارتفاع تأسیسات شهری در پروژه قائم-رحمت-احمدی
  • ترومای اجتماعی، طوفان خاموش
  • هستی گهواره من/ اضطراب مرگ معنا بخش زندگی / گریز از مرگ با مد و دفن شدن در نقش اجتماعی
  • همسایگی و قرابت فرهنگی عامل تقویت ارتباطات تجاری کیش و ترکیه
  • دو طرفه شدن بازار سرمایه مهم‌ترین عامل ایجاد قرارداد آتی تک سهم+ فیلم
  • دو عامل چاقی که دور از ذهن هستند
  • ۳ عامل مهم در شکل‌گیری شخصیت محمد‌رضا سنگری
  • ویژگی حجاج در سفر معنوی حج/ برائت مشرکان اصل قرآنی است
  • شهر و حیات مدنی